شبکه یک - 13 خرداد 1401

"عصر جدید"، عصر امام خمینی (تاریخ به قبل و بعد از خمینی تقسیم میشود)

سالگشت نهضت ۱۵ خرداد و رحلت امام _ ۱۳۹۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم

نتانیاهو گفت من به رژیم‌های عربی هم هشدار دادم که انقلاب ایران یک چیز بسیار خطرناک در منطقه و در سطح جهان است و امروز چیزی که تمام قدرت‌های جهان را می‌تواند و باید با هم متحد کند خطر گسترش قدرت انقلابی و ایدئولوژیک ایران است می‌گوید دفعه قبلی که من پشت این تریبون ایستادم هشدار دادم اکنون از آن زمان عبور کردیم محور تاریخ که آن موقع در حال چرخش بود اینک چرخیده است امروز از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، اتفاقات بسیار بزرگ و غیر قابل بازگشتی در جریان است او این ارتعاش‌ها تک تک دولت‌های همسو با ما در کشورهای عربی و غیر عربی را درجهان اسلام متلاشی کرده است و یا خواهد کرد. و آن‌جا خیلی صریح گفت که همه باید صریحاً قبول کنیم که یک نیروی بسیار قدرتمندی که با الگوی مورد نظر ما و با منافع ما مخالف است وجود دارد و متولد شده است و دارد بالغ می‌شود و پرچم این نیروی قدرتمند در دست ایران است و من اینک اعلام می‌کنم کسانی که ایران و خطر آن را برای قدرت‌های جهانی ندیده بگیرند سر خود را در شن فرو کردند و من می ترسم که بار بعدی که بیایم این‌جا صحبت کنم بسیاری از مناطق را در منطقه از دست داده باشیم. این حرفی است که 4- 5 سال پیش در کنگره آمریکا صریحاً خطاب به حاکمیت امریکا و غرب و رژیم‌های عربی این آدم نگفت. نفوذ ایدئولوژیک و فرهنگی انقلاب اسلامی امروز چیزی است که هیچ کس آن را انکار نمی‌کند چه دشمنان او و چه دوستان او. و این نفوذ به حدی رسید که شما دیدید تا 10 سال پیش پرچم آمریکا به عنوان نماد حاکمیت استکباری آمریکا نه ملت آمریکا، فقط در ایران به آتش کشیده می‌شد امروز در 110 کشور جهان پرچم آمریکا و صهیونیزم آتش زده می‌شود این‌ها چیزهای کوچکی نیست گفتمان جهان، فرهنگ عمومی، فرهنگ انقلابیون جهان تغییر کرد. یک زمانی دیدگاه‌ها چپ و سوسیالیستی و ناسیونالیستی، ملی‌گرا و این طور مباحث بود امروز شده اسلامی و ضد استکبار و ضد سرمایه‌داری و ضد صهیونیستی. و امروز شما در همین ماه‌های اخیر انتخابات اخیر آمریکا اخبار علنی ایالات متحده دیدید که افرادی از هر دو جناح انتخاباتی خودشان را پرچم آمریکا داخل آمریکا آتش زدند حتماً دیدید بروید سرچ کنید الآن عکس‌ها و تصویرهایش هست اصلاً این‌ها سابقه نداشته است حالا توی خود آمریکا پرچم آمریکا را آتش می‌زنند به عنوان نماد حاکمیت و قدرت غیر قابل اعتماد و فاسد که حتی برای ملت آمریکا هم مضرّ است. آن جریان‌های تجزیه طلب در آمریکا که مخفی بودند و صریح حرف نمی‌زدند الآن دوبارهدارند صریح بحث می‌کنند ایالات مختلف از تگزاس تا ایالات دیگر دارند صریح حرف می زنند دارند صحبت از تجزیه آمریکا می‌کنند. این توماس تیلور که رهبر تجزیه‌طلبان در یکی از ایالات آمریکا به نام ورمونت بود صریح گفت که آمریکا شیطان بزرگ است یعنی عین ادبیات امام و انقلاب را به کار برد و گفت ما می‌خواهیم از این شیطان جدا شویم این هیلاری کلینتون گفت ما هم از جریان‌های کشمکش قدرت داخل ایران گیج شدیم و هم از این که چطور این در سطح منطقه و جهان گسترش پیدا کرد و بالاخره رسید روزی که کل اروپا و آمریکا ناامن شده است آمریکا و اروپا در حالت آماده‌باش است که این در تاریخ غرب سابقه نداشته است و این که تروریزم چه کار می‌کند و... یعنی ورق در جهان برگشت. همین فیدل کاسترو که این اخیراً فوت کرد یک وقتی گفته بود که انقلاب اسلامی در ایران محاسبات جهانی را به کلی تغییر داد گفت ایران سوریه عراق یا افغانستان یا هر کشور دیگری نیست که آمریکا چه رسد به اسرائیل که با یک حمله زمینی یا هوایی بتواند کار را تمام کند. تعبیر فیدل کاسترو این بود. خب فیدل کاسترو کسی است که 40- 50 سال به عنوان نماد و سمبل چریک‌های انقلابی کل جهان نه فقط چپ‌ها مطرح بود قبل از انقلاب و دهه اول انقلاب هرجای جهان می‌رفتی فیدل کاسترو، چگوآرا بود حتی جریان‌هایی که شخصاً مذهبی بودند تحت تأثیر این‌ها بودند حالا کاسترو می‌گوید ایران غیر از همه جهان است و این انقلاب غیر از همه انقلاب‌هاست و این خیلی حرف مهمی است که رهبر جنبش‌های چریکی سوسیالیستی جهان علیه آمریکا بود و موفق‌ترین کشور بود یک کشور کوچک نیم وجبی بغل آمریکا و سنگین‌ترین تحریم‌ها را داشت و تا همین آخر هم حرفش را عوض نکرد حتی بلوک شوروی و کمونیزم فرو پاشید بلوک شرق اروپا کلاً غربی شدند و هیچ کس در روسیه هم صحبت از مارکسیزم و سوسیالیزم اصلاً به آن شکل نمی‌کنند فقط کوبا و کره شمالی هنوز حرف‌هایشان همان حرف‌های قبل بود حالا علیرغم همه اشکالات. کره در واقع یک پادشاهی کمونیستی است و از یک جهاتی خیلی قوی ظاهر شد اصلاً انگار نه انگار شوروی از هم پاشیده است و از طرفی هم مشکلات بزرگی دارد کوبا هم گرفتار کسادی و مسائل مختلفی بود این جنبه‌های منفی آن است جنبه‌های مثبت آن هم این است که کاسترو تا آخر روی حرف‌‌ها و مواضعش ماند و آن ساده‌زیستی و زهد انقلابی چپ را حفظ کرد. این‌ها هم بیشتر از این که مارکسیست فلسفی باشند بیشتر مارکسیست اقتصادی و سیاسی بودند یعنی به اصطلاح سوسیالیست‌های انقلابی بودند. چون مسائل فلسفی خیلی سرشان نمی‌شد. بعد آن‌جا فیدل کاسترو که به عنوان نماد مقاومت در جهان مطرح بود حالا این کاستروی پیر 10- 20 سال اخیر را بعد از فروپاشی شوروی شما دیدید این غیر از آن وضعیت است کاسترو گفت هیچ کس جرأت ندارد امروز به ایران حمله کند چون عواقب این حمله تمام جهان را درگیر می‌کند و این خیلی حرف مهمی بود گفت ایران با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست و حمله به ایران آغاز جنگ جهانی است و تمام جهان درگیر این جنگ خواهد شد ایران یک مرکز حساس جهان است. این به شکل های مختلف، ایدئولوژی انقلاب اسلامی همه جهان را تحت تأثیر قرار داده است حتی آن رژیم هایی که می ترسند و می‌خواهند خودشان را حفظ کنند دستپاچه تصمیم‌های عجیب و غریبی می‌گیرند که اتفاقاً مشکل را برایشان مضاعف و تسریع می‌کند. شما ببینید این رژیم‌ها برای منع کوچکترین تجمعات اسلامی حتی مسجد رفتن ، هزاران هزار مرد را به زور در خیابان ریش هایشان را تراشیدند! حجاب ممنوع! حتی تبلیغ شخصی قرآن و آموزش این‌ها ممنوع شد مسجدها تعطیل شد این‌ها هم واکنش‌هایی در برابر انقلاب اسلامی است و جواب نمی‌دهد اگر می‌خواهید جریان تکفیری تروریستی وهابی در کشورهای مسلمان آسیای میانه گسترش پیدا نکند باید دست از سرکوب اسلام و توهین به مسلمین بردارید حالا بعضی‌ها عاقل‌ترند مساجد آزاد شد و فضا باز شد. اما بعضی‌ها در خطر جنبش‌های خیلی خشنی خواهند بود چون آدم‌هایی که مسلمان هستند سالم کار می‌کردند دموکراتیک و انتخاباتی و مسالمت‌آمیز بودند این‌ها را هم سرکوب کردند خب اهل سنت بسیار اهل مدارا اصلاً نه شعار براندازی شعار اصلاح دموکراتیک بود یعنی اجازه به رشد آن چیزی که جریان بدیل اسلامی مردمی عقلانی اخلاقی و مردم‌سالار دیگر نیست صحبت از یک رشد تروریزم مذهبی تکفیری غیر قابل کنترلی که ما عمدتاً از بین مردم بی‌گناه قربانی می‌گیرد وقتی جلوی او را بگیری این رشد می‌کند. ما هرچه بتوانیم فرهنگ را تقویت بکنیم فرهنگ انقلابی و اسلامی هم داخل کشور و هم در سطح منطقه و جهانهرچه قوی‌تر بشود نیروهای ما و نیروهای مسلمین به جای اصطکاک صرف تعامل و پیشرفت می‌شود لذا آگاهی خیلی مهم است این هم که این قضایا را گفتند بهار عربی بهار عربی خودشان می‌دانستند که بهار عربی نیست چون بالاخره مبنای بهار عربی قومیت عرب و ناسیونالیزم عربی باشد یا جنبش چپ سوسیالیستی باشد که خب هیچ کدام از این‌ها نبود این‌ها را دهه‌ها امتحان کردند همه جهان به اصطلاح آن‌ها سوم و از جمله جهان عرب، و همه‌اش شکست خورد. گاردین یک موقع نوشت که ما می‌گوییم بهار عربی و ایران هم بیداری اسلامی می‌گوید واقعیت این است که جهان عرب شاهد بیداری اسلامی است نه بهار عربی و تحت تأثیر مستقیم و غیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران است و بهترین دلیل هم این است که هرجا در کشورهای عربی انتخابات شد جریان‌های اسلامگرا پیروز شدند نه جریان‌های ملی‌گرا و قومیتی و چپ و راست,، همه جا جریانهای اسلامی پیروز شدند و بقیه کشورهای عربی هم ما می‌دانیم هرجا یک انتخابات ولو نیمچه آزاد برگزار کنیم اسلام‌گراها رأی می‌آورند حتی گاهی اسلام‌گراهای تند و این یعنی یک بهار عربی نیست یک بهار اسلامی است. خلاصه می‌خواهم بگویم غرب فهمیده و آن دوران گذشته که از جنگ اول و دوم بین‌الملل و جنگ غربی بین‌الملل که جنگ جهانی می‌گویند شروع شده بود تمام شد با انقلاب اسلامی و با سقوط و فروپاشی شوروی و با تضعیف شدید غرب و آمریکا و به خطر افتادن جدی اسرائیل برای اولین بار در عمرش، هم مشروعیت او در کل جهان زیر سؤال رفته و هم قدرت او. الان در اروپا که یکپارچه این‌ها تحت حکومت نظامی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بودند خیلی کشورهای اروپایی الآن اسرائیل را کم‌کم تحریم می‌کنند دو – سه‌تایشان را که تحریم کردند یعنی کالاهای اسرائیلی را دیگر وارد نمی‌کنند در یکی دوتا از این کشورها حکم غیابی دادگاهی برای سران اسرائیل صادر شده که اگر آن‌جا بیایند طبق قانون باید آهن‌ها را بازدداشت کنند حتی در انگلیس. انگلیسی که پدرخوانده و مادر این ولدالزنا بوده است. مقصود اینکه معادلات جهان تغییر کرده و دیگر نمی‌توانند بگویند تا حواس‌شان نیست برویم یک دور دیگر هم بزنیم. دیگر نمی‌توانید دور بزنید کنترل این‌ها بر جهان اسلام است و جهان عرب از دست رفته است این 4 – 5 کشوری که الان درگیر جنگ است این‌ها آخرین مقاومت‌های مذبوحانه قدرتی است که در 70- 80 سال اخیر بر جهان عرب مسلط شد ما داریم جلو می‌رویم و این‌ها دارند عقب می‌روند و این‌ها همین‌طور ادامه دارد بنابراین می‌خواهم عرض کنم که جهان دارد تغییر می‌کند مسئله درگیری نظامی در دو – سه‌ـا کشور نیست این‌ها نماد است مسیر جهان و مسیر تاریخ دارد تغییر عوض شد این اهمیت این کار را نشان می‌دهد به لحاظ اقتصادی هم که هیچ وقت اروپا از جنگ اول و دوم به بعد که بعد خودش را بازیافت و بر استثمار جهان با شکل جدیدی ادامه پیدا کرد هیچ وقت اقتصاد خود غرب این‌قدر در خطر و تهدید شده نبوده است یعنی به صراحت می‌گویند بازار بورس آمریکا، لندن و فرانسه، همه‌شان دچار رکود بلکه نزول هستند تورم بی‌سابقه در حوزه خدمات و کالاها در اروپا و کل کشورهایی که از واحد پول اروپایی استفاده می‌کردند سال به سال چندین درصد گران‌تر می‌شود. در حالی که اقتصاد اروپا در 60- 70 سال گذشته بعد از جنگ نماد ثبات در جهان بود که یک دلار پس و پیش نمی‌شد چون صحبت از تورم و گرانی بی‌سابقه در اروپاست بی‌سابقه در این 70- 80 سال اخیر است و رکورد ده سال گذشته در این چند سال اخیر شکسته شد و همین‌طور دارد بالا می‌رود یک مؤسسه– یوروستات-این مسائل را در اروپا رصد می‌کند می‌گوید که اگر ملاک سنجش تورم شاخص قیمت مواد غذایی باشد و اجاره مسکن و هزینه تلفن، پوشاک،‌ لوازم بهداشتی، لوازم منزل و لوازم الکترونیکی، ماشین خودرو، هزینه رستوران، انرژی و سوخت، خدمات بانکی و بیمه، باید بگوییم همه چیز دو تا سه برابر حد پیش‌بینی شده گران‌تر شدهاست و ماه به ماه در بعضی از مناطق و شهرهای اروپایی دارد بالاتر می‌رود و بعد بانک مرکزی کل اتحادیه اروپا همین دو سال پیش اعلام خطر کرد و ستاد بحران تشکیل داد و کارشناسان‌شان همه اجماعاً پیش‌بینی کردند که بانک مرکزی اروپا باید سود راهبردی را دو سه برابر کند و چندین درصد اضافه کند و تنها راهی که بتوانیم فعلاً موقتاً نجات بدهیم تا بدانیم بعد چه می‌شود افزایش سریع و کوتاه مدت سود بانکی است و تورم به مرز هشدار و خط قرمز دارد نزدیک می شود و اگر به آن‌جا برسیم دیگر نمی‌توانیم کنترل کنیم و رشد توارم تصاعدی می‌شود خب دو – سه کشور اروپایی به لب پرتگاه رسیدند. حالا یونان که علناً سقوط کرد و آویزان به اتحادیه اروپا شده است نه می‌توانند آن را قیچی کنند رهایش کنند نه می‌توانند آن را حفظ کنند. اسپانیا، ایتالیا، جنوب اروپا خیلی خطرناک است و شمال اروپا وضعش بهتر است ولی آن هم قابل کنترل نیست می‌خواهم عرض کنم معادلات جهانی از همه جهت تغییر کرده است به لحاظ اقتصادی و سیاسی همه تغییر کرده است. یک عبارتی هم از بعضی از تحلیلگران و استراتژیست‌های برجسته‌ای که راجع به مسائل جدید و جهان کنونی را مدام رصد می‌کنند و تحلیل می دهند مقالات‌شان کلاً در شورای رقابت خارجی آمریکا و این اتاق فکرها و تین‌تانگ‌های اروپا ناتو خیلی مورد توجه قرار می گیرد اجمالاً تحلیل‌شان باید با تعابیر خودشان این‌هاست که تقریباً یک نوع اعتراف‌نامه که ما در سراسر جهان به شدت آسیب‌پذیر شدیم و آن وضعیتی که از جنگ اول و دوم به بعد بوجود آمد که با همدیگر چندتا قدرت غربی متحد شدیم و جهان را بین خودمان تقسیم کردیم از جمله جهان اسلام را و یک اتحادیه استعماری تشکیل شد که تقریباً کل جهان اسلام و کل جهان بین انگلیس و فرانسه و روسیه و آمریکا تقسیم شد روسیه تزاری و بعد روسیه بلشویک و کمونیستی این وضعیت بهم خورد ما دیگر تمام شعارهایی که با آن‌ها 70- 80 سال جهان را کنترل کردیم آن شعارها بی‌مصرف شده و کسی دیگر گوش نمی‌کند الآن تنها بهانه ما این است که به مبارزه با تروریزم تمام مخالفان و حتی رقبای خودمان را در جهان سرکوب کنیم و این فشار را بیاوریم یک زمان به اسم مقابله با کمونیزم این کار را کردیم و حالا بهانه‌ای نداریم چون این جنبشی که الان منافع ما را در جهان به خطر انداخته دیگر کمونیستی نیست از یک نگاه سکولار ضد دینی است و یک نگاهی هم کاملاً دینی است و کاملاً مردمی است یعنی این ها به لحاظ اقتصادی و نظامی که سیاسی کسی نبودند این قدرت فقط دوتا پایه دارد این دوتا پایه که ما هیچ رقیبی تا به حال نداشتیم یکی پایه ایدئولوژیک مذهبی – دینی است در عصری که ما اعلام کردیم عصر بی‌دینی است و دوم پایگاه وسیع مردمی یک جا در تحلیلش می‌گوید ما یک جا 50- 60 میلیارد دلار بودجه نظامی بعد از اشغال افغانستان ما در منطقه خرج کردیم و با زبان اهانت و تحقیر با اسلام‌گراها حرف زدیم امروز مجبوریم از آن‌ها تقاضای گفتگو کنیم که جان ما بیایید بنشینید با هم صحبت کنیم گفتگوی انتقادی. ما دنبال کاپیتولاسیون در سطح جهان بودیم و این را برقرار کردیم می‌دانید کاپیتولاسیون مخصوص ایران نبود که امام با آن درگیر شد این دو – سه تا قدرت در تمام جهان کاپیتولاسیون برقرار کردند همین الان در همه کشورهای اسلامی عربی و غیر اسلامی کاپیتولاسیون دارند حتی در ایتالیا، در آلمان و در اروپا و در جاهای مختلف آمریکایی‌ها کاپیتولاسیون دارند یعنی ما هر جنایتی بکنیم هیچ دادگاه جنگی حق ندارد حتی یک سرباز صفر آمریکایی را محاکمه کند یا مورد سؤال قرار بدهد همه معاف‌اند! رفتار کاملاً تبعیض‌آمیز و توهین‌آمیز با جهان دارند و یک اعتراف دیگری که در همین تحلیل‌ها می‌کنند این است که ما مثل این که یک الاغ بیشتر برایمان نمانده که کل گاری مشکلات‌مان را به آن ببندیم و آن مسئله مبارزه با تروریزم است دیگر حرفی برای گفتن نمانده است. چون حتی شعار دموکراسی هم نمی‌توانیم بدهیم هرجا دموکراسی و انتخابات صورت بگیرد دشمنان ما رأی می‌آورند دیگر نمی‌توانیم صحبت از رفاه بکنیم چون تمام کشورهای عربی که به ما وابسته بودند همه شان فقیر هستند در چندتا کشور نفتی یک شبهه رفاه ظاهری در دو- سه تا خیابان اصلی پاساژ و برج ساختند که پول آن هم پول مفت نفت این‌هاست و الا حتی معمار و مهندسشان کالاهایی که آن‌جا خرید و فروش می‌شود همه این‌ها را ما باید به آن‌ها بدهیم بندرها و فرودگاه‌های کشورهای نفتی و عربی را ببندند یک هفته نشده این‌ها از گرسنگی و تشنگی می‌میرند و سقوط می‌کنند این‌ها اقتصادی ندارند. ما دیگر نمی‌توانیم شعار رفاه بدهیم که ما می‌خواهیم برای شما رفاه بیاوریم! در کشورهای جهان، آسیا، آفریقا لاتین، کشورهای اسلامی از جمله کشورهای عربی که الان درگیر هستند ما با شعار رفاه نمی‌توانیم برویم چون این‌ها دست ما بود رفاهی نیاوردیم! ملت مصر که تسلیم‌ترین ملت هستند و حکومت مصر که مطلقاً در اختیار ما بوده، 45 درصد مردم او زیر خط فقر هستند و چند میلیون گورخواب دارند نه معتاد، ‌گورخواب یعنی مردم میلیون میلیون دارند در قبرستان‌ها زندگی می‌کنند شعار دموکراسی نمی‌توانیم بدهیم چون هیچ کدام از کشورهایی که تحت سلطه ما در جهان اسلام بودند هیچ کدام‌شان در این 50- 60 سال دموکراسی نداشتند حتی یک انتخابات آزاد ما اجازه ندادیم برقرار بشود از ایرانِ شاه تا عربستان آل سعود تا بقیه کشورها، شعار رفاه، شعار دموکراسی، شعار حقوق بشر، نمی‌توانیم بدهیم شعار پیشرفت علمی نمی‌توانیم بدهیم ما به هیچ پیشرفتی کمک نکردیم بلکه جلوی پیشرفت آن‌ها را هم گرفتیم تنها چیزی که برایمان ماند این مسئله مبارزه با تروریزم است و ایجاد فوبیای اسلام، ترس از اسلام که الان مسئله رفاه جهان اسلام نیست اگر جلوی آن‌ها را نگیریم می‌آیند کل جهان را می‌خورند دیگر آمریکا و اروپا هیچ کدام امنیت ندارد و هیچ جای جهان امن نیست و یادتان باشد که وقتی بوش به افغانستان و عراق حمله کرد گفت ما برای امنیت آمریکا بلکه جهان داریم این کار را می‌کنیم بعد هم که رفتند هم او و هم اوباما به دروغ گفتند جهان امن‌تر شده است! الآن واقعاً جهان امن‌تر شده؟ شما خود آمریکا و اروپا را هم ناامن می‌بینید از جنگ جهانی دوم به این طرف هیچ وقت اروپا و آمریکا این قدر ناامن نبوده است جشن کریسمس‌تان را نمی‌توانید برگزار کنید کدام امنیت؟ شما جهان را ناامن کردید. خواستید از انرژی جنبشی جهان اسلام که اسلام گرایی سیاسی و انقلابی است علیه خود انقلاب اسلامی استفاده کنید با دامن زدن به جنبش تکفیری تروریستی گفتید این‌ها را به جان جبهه مقاومت اسلامی می‌اندازیم خودشان با خودشان. خب این آتش گسترش پیدا کرد آتش را که با فوت کردن نمی شود کنترل کرد خب حالا سمت خودتان برگشت! یک میلیونیم مزه تروریستی که در این 5 -6 سال جهان اسلام و عرب را با کمک شما به خاک و خون کشیده یک میلیونیم مزه‌اش را بچشید بعد تازه این کجا و آن کجا. خب این پروژه اشغال خاورمیانه یک پروژه جدیدی نیست از قدیمی‌ترین پروژه‌های استعمار غربی است در قرن 19 انگلیس ها جلودار آن بودند در قرن 20 و الآن آمریکایی‌ها بیشتر جلودار آن هستند و به آن فکر کردند بهانه‌ها تمام شد و یک بهانه مانده آن هم مبارزه با تروریزم برای بازسازی نقشه سیاسی اقتصادی دوباره جهان بر اساس منافع غرب و صهیونیزم بخصوص آمریکا ولی خب امروز دیگه دنیا دارد می‌فهمد که شماها افراطی و بی‌منطق هستید شما پشت این تروریزم بودید و هستید. شما اسلحه و آموزش و تبلیغات و رسانه به این‌ها دادید داعش بدون کمک شما و نوکران و متحدین شما در منطقه شش ماه هم دوام نمی‌آورد گرچه بدنه داعش و امثال این‌ها قربانیان این قضیه هستند بچه مسلمان‌هایی که قربانی این فریب شدند و اما رهبرانش که خودتان هستید این را می‌دانید الآن خودشان می‌نویسند که ما یک سناریوی تخیّلی برای منطقه نوشتیم که یک شروع خوب و پایان بد داشت! شروع آن قشنگ بود گفتیم به اسم مبارزه با تروریزم این انرژی انقلابی جهان اسلام و جهان عرب را صرف تخریب خود جهان عرب و اسلام می‌کنیم اسرائیل لب پرتگاه است با 4تا شکست اخیر جنگ 33 روزه و... هم اسرائیل را نجات می‌دهیم و رژیم‌های منطقه را که نوکرهایمان هستند نجات می‌دهیم هم امنیت انرژی و نفت ایجاد می‌کنیم هم اسلام را بدنام می‌کنیم هم مسلمین را به جان هم می‌اندازیم خودمان را نجات می‌دهیم! شروع آن قشنگ بود. دوتا کشور اسلامی را اشغال کردیم فکر کردیم در افغانستان و عراق می‌توانیم بمانیم سوریه را هم فکر کردیم می‌توانیم پایین بکشیم در تمام پروژه‌ها شکست خوردیم. شروع خوب، پایان بد. رژیم عراق که صدام، نه دموکراسی نه تئوکراسی نه هیچی، یک اتوکراسی دیکتاتوری سوسیالیستی ناسیونالیستی بعثی، سوسیال ناسیونالیستی مثل نازی‌ها، یک فاشیست عرب بود حتی او هم آخر کاری مجبور شد که با دست خودش در پرچم عراق الله اکبر بنویسد! بعد از این که جنگ با ما تمام شد الله اکبر نوشت و بعد به کویت حمله کرد. این یعنی پیروزی جنبش اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی حتی در کاخ صدام. وقتی رئیس جمهورهای آمریکا مجبور می‌شوند برای تبلیغات انتخاباتی‌شان توی کلیسا و توی مسجدها بروند جشن عید فطر بگیرند این یعنی ایدئولوژی انقلاب اسلامی رفت وارد کاخ سفید شد وقتی که دیگر هیچ کمونیستی در جهان اسلام و غیره جرأت نمی‌کند بگوید من کمونیست هستم یا قبلاً کمونیست بودم مارکسیزم بودم یعنی ایدئولوژی انقلاب اسلامی پیروز شد. وقتی در تمام جهان صحبت از این است که مراقب حقوق اقلیت‌های مسلمان باید باشیم و الا برایمان مشکل درست می‌شود یعنی جهان اسلام حتی اقلیت‌های مسلمان در جهان بیدار شدند، زنده شدند و اتفاقی که افتاده امروز این است که امروز عصر پایان ملی‌گرایی و ناسیونالیزم، عصر پایان قومیت و نژادگرایی عربی و ترکی و فارسی در تمام جهان اسلام است و بالا رفتن پرچم یک انقلاب مذهبی توده‌ای است که اتفاقاً در یک جنبش دموکراتیک مستقر شده و کاملاً به همان شیوه دموکراتیک عمل کرده است همه جا با رأی ملت‌ها دارد بالا می‌آید با همان روش انتخابات به اصطلاح دموکراتیک شناخته شده در جهان. وقتی که این‌ها بر جهان مسلط هستند همه چیز را سیاه و سفید تعریف می‌کنند. «با» ما «بر» ما! زمانی که آمریکا می‌خواست به عراق و افغانستان حمله کند و بعد گفتند به ایران مستقیم نمی‌شود حمله نظامی کرد ما عراق و افغانستان را که چپ و راست آن بگیریم ایران سقوط می‌کند. صریحاً "بلر" نسخت‌وزیر انگلیس گفت ما میوه اشغال عراق و افغانستان را در ایران خواهیم چید و حتی آن موقع آخر دهه 70 و اول دهه 80 دولت خاتمی، صریحاً به آمریکا اعلام کردند که ما با شما همکاری می‌کنیم و در افغانستان با شما هستیم قضیه یک همچین چیزی بود! قضیه 11 سپتامبر را همه ترسیدند حتی مسئولین ما می‌خواستند شمع روشن کنند رهبری به آن‌ها گفت ما همانطور که 11 سپتامبر و این‌طور عملیات‌ها را محکوم می‌کنیم جنایات و اشغالگری ایالات متحده آمریکا را هم محکوم می‌کنیم چون آن جنایات است که این کارها را بوجود می‌آورد. گفت ما با هر دو شما مخالف هستیم با شما مخالف‌تر هستیم. من یادم هست هیچ کس در دنیا بعد از 11 سپتامبر در آن تبلیغات جنگ روانی جرأت نمی‌کرد این طوری حرف بزند همه اظهار همدردی کردند! مسابقه در سطح جهان و داخل خود ایران گذاشته بودند، این‌قدر ترسو بودند یک وقتی خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی به کرزای در افغانستان رفته بود من دقیقاً یادم هست، مصاحبه می‌کرد این قدر بدبخت‌ها را ترسانده بودند این‌جوری می‌کرد که ما داریم با شما همکاری می‌کنیم درست است قبول داریم ما هیچ کاری و بی‌تربیتی نمی‌کنیم ما قبول داریم و... 4- 5بار همان کرزای تعجب کرده بود که این چه می‌گوید! چرا این قدر دست و پایشان را گم کردند؟ ما بچه‌های خوب و باتربیت هستیم شما هم تأیید کنید یک وقت آمریکا فکر نکند ما بی‌تربیت هستیم! اصلاً کسی نمی‌گفت افغانستان را آمریکا اشغال کرده است! من یادم هست رهبری آمدند اعلام کردند که این یک اشغال است. 11 سپتامبر محکوم است اما این یک اشغال و یک جنایت بزرگتری است. این‌ها وقتی که زور دارند همه را سیاه و سفید تقسیم می‌کنند. رئیس جمهور آمریکا آمد گفت جهان یا با ماست یا بر ما! سیاه و سفید! باید همه زیر سایه ما بیایید و الا اگر سکوت هم بکنید دشمن ما هستید. حالا که مجبور شدند فتیله را پایین بکشند ضعیف شدند حالا دیگر همه چیز را دارند خاکستری می‌بینند سیاه و سفید نیست و این نکته مهمی است الآن دیگر آمریکا جرأت نمی‌کند بگوید همه یا با ما هستند یا بر ما! آن موقع هم فکر کردند که عراق و افغانستان را می‌گیرند و همه باید حساب‌شان را معلوم کنند! در حالی که صدام جنایتکار است شما کمکش کردید، دوبار داشت سقوط می‌کرد سر انتفاضه شیعیان و کُردها ولی نجاتش را دادید اشغال نکردید، گفتید صدام باشد بهتر است تا انقلاب اسلامی در عراق حاکم بشود، اتفاقی که بعد افتاد! آن‌جا حاضر شدید از جنایتکارترین آدم‌ها دفاع کنید خودتان هم می‌دانستید عراق و صدام هیچ ربطی به القاعده ندارد، به 11 سپتامبر و به این مسائل نداشت. ولی گفتید الآن همه جهان ترسیدند همه کوپ کردند، با این بهانه افغانستان را گرفتیم با همین بهانه برویم عراق را هم بگیریم! اصلاً میخواستند همین طور بروند در برابر دوتا برج دوتا کشور اسلامی را به خاک و خون کشیدند! دوتا برجی که اصل مسئله هنوز مشکوک است چون آن افرادی که آن عملیات‌ها را کردند تقریباً همه‌شان، اکثر قریب به اتفاق‌شان اهل عربستان بودند و ارتباط‌شان با سفیر عربستان در آمریکا که بعد مسئول اطلاعات عربستان شد بندربن‌سلطان، ارتباط آن‌ها علنی شد گفتند شماره تلفن او در دفترچه این بود، شماره تلفن این در دفتر تلفن آن بود! در همان لحظه هم یک عکس در آن ایام منتشر شد که این‌قدر با بوش رفیق هستند توی یک اتاق نشستند بوش آن پایین نشسته ولی یارو روی لبه مبل نشسته! انگار که بچه محله‌شان است با هم هستند! این‌قدر این‌ها با هم دوست هستند و در کمپانی‌های نفتی با هم شریک نفتی هستند. خب این‌ها خیلی مشکوک هستند دوتا برج را بزن به جایش برو کل جهان اسلام را به خاک و خون بکش. از آن طرف هم جریان تکفیری را تحریک کن، طرف آمریکایی و ضد آمریکایی را، هر دو را خودمان کنترل کنیم نتیجه‌اش: حذف انقلاب اسلامی است که یک جنبش مردمی دینی ضد استکباری ضد صهیونیستی واقعی است او را از صحنه حذف کنیم دوقطبی‌اش باشیم و دوقطب آن هم خودمان باشیم! به اسم جهاد، تکفیری‌گری وهابی ضد انسانی را رایج کنیم به اسم ضد جهاد و امنیت، باز به اسم سرکوب آن‌ها بیاییم کشورهای اسلامی را به خاک و خون بکشیم و اشغال کنیم و دوباره رژیم‌هایمان را برگردانیم و حفظ کنیم و اسرائیل را حفظ کنیم. پروژه این بود. یعنی بیاییم ما جرا را از دو طرف دست بگیریم چون نهضت اسلامی مردمی پا گرفت و قابل انکار، قابل سرکوب، قابل ندیده گرفتن نیست باید سوار موج شد. بعد این‌ها یک عده مزدور و یک عده هم فریب خورده هستند. قصد این پروژه این بود تخریب کشورهای عربی، سوریه، عراق، یمن، ایجاد ناامنی که مردم از نهضت بیداری اسلامی و انقلاب پشیمان بشوند و بگویند همان رژیم‌های قبل برگردند همان عقب‌ماندگی، همان استبداد، دیکتاتوری، بی‌دینی و سکولاریزم باشد نوکر آمریکا و غرب باشیم عوضش امنیت داشته باشیم! جان‌مان، ناموس‌مان، اموال‌مان، عوضش آب و برق داشته باشیم، زندگی معمولی‌مان را هم از دست دادیم! – دقت کنید – انرژی انقلابی جهان اسلام صرف خودسوزی جهان اسلام بشود! تخریب کنند. عطش انقلاب اسلامی به ضد خودش تبدیل شود. اسلام سیاسی منفور و محکوم بشود به جای اسرائیل و رژیم صهیونیستی کشورهای عربی تخریب بشوند و جبهه مقاومت تضعیف بشود. پروژه خیلی چند لایه بود و تمام جهان، تمام رژیم‌های استکبار غرب، کل آمریکا و قدرت اصلی اروپا پشت این پروژه بودند. بعد این که مدام اروپا اروپا می‌گوییم اروپا کلاً سه‌تا کشور هستند بقیه همه کشورهای کوچک کوچک و در حد شهرستان‌های ما و استان‌ها هستند و هیچ کدام هم مستقل نیستند. اروپا یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان هم به نحو مشروط، چون آلمان تحت سلطه رسمی آمریکاست. یعنی این‌ها، رهبران ناتو این‌هایی که بمب اتم دارند یعنی همین 1+5 همین‌ها که 150- 200 سال است که جهان اسلام و کل جهان را به خاک و خون کشیدند حالا ضعیف‌تر شدند آمریکا قوی‌تر از آن‌ها شده است. خب این پروژه‌ای بود که کل آمریکا و نمادهای قدرت اروپا و کل رژیم‌های جهان اسلام و جهان عرب و اسرائیل و جریان‌های مذهبی وهابی- تکفیری، سران‌شان همه با هم متحد شدند تا این چهار- پنج‌تا اتفاقی که عرض کردم بیفتد. شکست خوردند البته هزینه سنگینی بر جهان اسلام تحمیل شد ولی شکست خوردند. وقت‌هایی که زور دارند جهان را سیاه و سفید و "بر" ما و "با" ما تقسیم می‌کنند وقتی زورشان کم شد همه چیز را خاکستری می‌بیند و با هم مذاکره می‌کند! از همه حمایت می‌کند! رسماً دارند از داعش و القاعده در سوریه و عراق و یمن حمایت می‌کنند – خیلی جالب است – رسماً این‌هایی که 15 سال است علیه تروریزم تکفیری این همه میلیارد دلار تبلیغات کردند و توجیه حمله‌شان به جهان اسلام بوده است خودشان صریح می‌گویند که القاعده، ‌النصره، داعش، همان‌های که ما علیه آن‌ها حرف می‌زدیم حالا متوسل به آ‌ن‌ها شدند دیگر ارتش‌های غربی نمی‌توانند هیچ کشور اسلامی را اشغال کنند این اولین بار در 70- 80 سال اخیر است که این اتفاق دارد می‌افتد. آخرین آزمایش را در عراق و افغانستان و سوریه کردند شکست خوردند دیگر مستقیم به هیچ جا نمی‌توانند حمله کنند که اشغال کنند و بمانند! در لیبی هم حمله هوایی بود، در سوریه هم همین‌طور است. در عراق و افغانستان، عمده نیروی زمینی‌شان را بیرون بردند دیگر ارتش‌های غربی هیچ کشور اسلامی را نمی‌توانند اشغال کنند و مستقر بشوند و بمانند. جنبش مقاومت اسلامی این‌قدر قوی شده است ولی راه آن به جان هم انداختن این‌هاست حالا که زور ندارند به همه متوسل می‌شوند و هر حرفی را می‌زنند کم‌کم رئیس جمهور آمریکا هر نطقی را می‌کنند یکی دوتا اسلام و آیه قرآن را می‌گویند امام(ره) می‌گفت که حالا همه اسلام‌شناس شدند! من نگرانم که کم‌کم احتمالاً رئیس جمهور آمریکا و میخانف‌بگین بیایند به عروه حاشیه بزنند! که در حوزه وقتی به «عروه‌الوثقی» مرحوم یزدی حاشیه می‌زدند به این معنی بود که ما مجتهد هستیم و نظریه پرداز فقهی هستیم و در مظانّ مرجعیت قرار گرفتند و حالا کم‌کم می‌آیند مرجع تقلید هم می‌شوند. این‌ها می‌خواهند اسلام را به ما یاد بدهند! همان موقع رئیس جمهور آمریکا گفت آقای خمینی اسلام را درست نمی‌شناسد، اسلام دین صلح است دین انقلاب و شورش و جنگ نیست. شما که به کل اسلام فحش می‌دادید اما حالا اسلام‌شناس و اسلام‌دوست شدید. از همان موقع این‌ها شروع شد بوش هم همین را گفت آمد توی صحبت‌هایش گفت که ما دوتا اسلام داریم، مسلمان‌های خوب و مسلمان‌های بد! این‌ها مسلمان بد هستند مسلمان خوب همان‌هایی هستند که قبلاً بودند یعنی شاه و عربستان مسلمان‌های خوب هستند رئیس جمهور آمریکا آن موقع در اشغال افغانستان و عراق یک بحثی کرد گفت ما مشکل‌مان این است که ما قوی هستیم مسلمان‌ها ضعیف هستند آن‌ها خوش‌شان نمی‌آید! ما از آزادی دفاع می‌کنیم ولی این‌ها دلخورند! دو چیز باعث تروریزم است یکی محرومیت و یکی حسادت. این‌ها فقیرند، حسود هم هستند لذا صحبت از انقلاب و تروریزم می‌کنند! نمی‌گوید که چه کسی این‌ها را فقیر کرد کدام حسادت؟ صحبت از حسادت نیست بلکه صحبت از نفرت استکبار و ظلم است. یکی از مشاوران رئیس جمهور آمریکا که متن نطق‌های این‌ها را کمک می‌کنند می‌نویسند در مقاله‌اش نوشت در قرآن تضاد هست! هر آیه‌ای از قرآن را می‌شود انتخاب کرد و یک چیزی گفت! این نمی‌فهمد که در قرآن هم دعوت به جهاد است و هم دعوت به صلح است فکر می‌کند این‌ها تضاد است نمی‌فهمد جهاد با چه کسی؟ صلح با چه کسی؟ می‌گوید من قرآن را بعد از این قضایای اسلامی و اتفاقی که دارد می‌افتد نشستیم دوباره کامل مطالعه و بررسی کردیم این تضاد در قرآن هست و هر آیه‌ای را می‌شود انتخاب کرد و یک نتیجه‌ای گرفت، هر مذهبی با بهترین آدم‌ها و بدترین آدم‌ها سازگار است. بهترین آدم‌ها آن‌هایی هستند که تسلیم این‌ها هستند و در جهت منافع این‌ها هستند بدترین آن‌هایی هستند که مخالفین هستند. می‌گوید قرآن هم به صلح و هم به خشونت و ترور فراخوانده است بنابراین این‌ها یک کتاب تاریخ است پژوهش در این‌ها ارزش محدودی دارد بیشتر باید به نحوه بکارگیری این‌ها اندیشید که چطور از این‌ها استفاده ابزاری بشود. بعد می‌گوید تا حول و حوش 1950، یعنی تا وقتی که 1948 که رژیم اسرائیل آمد و صهیونیست‌ها بر فلسطین حاکم شدند به کمک غرب، بخصوص انگلیس و آمریکا، تا آن موقع در فلسطین، یهودی و مسیحی واقعیت این است که زیر سایه حکومت مسلمین در صلح و آرامش و امنیت کامل بودند هیچ مسیحی یا یهودی فلسطینی و غیر فلسطینی نبود که بگوید عرب‌های ‌مسلمان در فلسطین ما را اذیت می‌کنند و مانع عبادت ما می‌شوند یا می‌خواهند ما را مسلمان کنند حقوق مادی را به خطر انداخت. هیچ، مطلقا. واقعیت این است که ما مسیحیان و یهودیان با صلح و امنیت کامل زندگی کردیم تا وقتی که قدرت دست مسلمین بود در بخش اعظم تاریخ زندگی اقلیت‌های مذهبی و دینی در حکومت‌های اسلامی به مراتب بهتر بود تا در حکومت‌های مسیحی حتی خود مسیحیان و یهودی‌ا و فرقه‌های دیگر مسیحی و یهودیان، چه برسد به مسلمین، در حکومت‌هایی که آرم مسیحیت صلیب داشته همیشه تحت فشار بودند. یهودی‌ها را که اصلاً قلع و قمع می‌کردند این که یهودیان سرگردان، یهود آواره و یهود بیچاره، این‌ها همه اتفاقاتی است که در اروپای مسیحی در شرق اروپا و غرب اروپا بر سر یهودیان آوردند و الا یهودی‌ها در جهان اسلام هیچ وقت نه آواره بودند، نه محروم بودند نه سرگردان بودند اتفاقاً پولدارها همیشه یهودی‌ها بودند. یعنی در مرکز بازار و صرافی و مرفه‌ترین و ثروتمندترین بخش‌ها در کشورهای اسلامی و عربی و ایران معمولاً یهودیان بودند،‌آزادی کامل دین داشتند خب این اعترافات را در مقالات و تحلیل‌های داخلی‌شان یواشکی می‌کنند اما در بیرون درست خلاف آن را می‌گویند. می‌گویند بله، اسلام ضد آزادی ادیان و مذاهب است. تفتیش عقاید است ولی غرب منادی تلورانس و مدارا و آزادی دگراندیشان است! از وقتی که صهیونیست‌ها به اسم یهود حکومت تشکیل دادند و بر فلسطین با کمک غرب مسلط شدند از این لحظه به بعد اتفاقاً آزادی دین و مذهب و حقوق شهروندی در فلسطین اشغالی برای مسلمان و مسیحی و حتی یهودیان غیر اروپایی، یعنی یهودیان آسیایی و آفریقایی که آن‌جا بردند و قربانی تبعیض و انواع فشارهای اقتصادی، حقوقی و مدنی قرار گرفتند. خود این‌ها می‌گویند حتی وقتی که قسطنطنیه پایتخت آخرین امپراطوری مسیحی و بیزانس و روم شرقی را عثمانی‌ها در نیمه قرن 15 میلادی گرفتند همان حول و حوش است که اروپایی اسلامی، جنوب اروپا آندلس سقوط کرد اروپای شرقی اسلامی تشکیل شد که نزدیک دوسوم اروپا دست مسلمین بود. می‌دانید که کلاً 400 سال اروپا شرق اروپا، مرکز اروپا، شمال و جنوب آن تا وین و اتریش، تا مرزهای آلمان و اتریش، کل آن دست مسلمین بوده است همین یونان 350 حکومت اسلامی بود و تمام مردم‌شان را گذاشتند مسیحی بمانند علیرغم این که عثمانی‌ها واقعاً نماد اسلامی نبودند قدرت‌طلبی بود اما بعضی از ارزش‌های اسلامی بود هیچ کلیسایی را خراب کنند و مردم را مجبور کنند به مسلمان شدن ابدا! حتی رسماً به آن رئیس روحانیون مسیحی کل اروپا اعلام کردند که شما ریاست‌تان باقی است هیچ توهینی به شما نمی‌شود ریاست‌تان برقرار است شما هم سر کارت باش و آزادی دین هم هست مسیحی، یهودی‌هایی هم که تا الآن تحت فشار بودند از این به بعد آزاد هستند. خب این‌ها واقعیت‌های تاریخی است تا وقتی که وین محاصره شده، دو- سه بار محاصره شد هنوز این دژهای نظامی عثمانی با توپ و تپه‌های مشرف به شهر وین هنوز هم تا الآن هست تا تقریباً اواخر قرن 17 میلادی مسلمین بر بخش اعظم اروپا مسلّط بودند و هیچ فشاری علیه مسیحی و یهودی، علیه کاتولیک، ارتدوکس،‌ پروتستان که پروتستان‌ها اتفاقاً همان موقع تازه تشکیل شده بودند از قرن 16 رفرم مذهبی بود و قرن 17 تازه پا گرفته بودند و هیچ نوع فشار و تحمیلی علیه این‌ها نبوده است بعد این استراتژیست آمریکایی می‌گوید که چه شد در این 30 سال گذشته،‌ خاورمیانه آمریکاپرست به خاورمیانه ضد آمریکایی تبدیل شد، چرا این اتفاق افتاد و چگونه؟ هیچ علتی جز انقلاب اسلامی ایران و آموزه‌های امام(ره) می‌گوید نیست. یک حرکتی که از پایگاه تشیّع شروع شد و امروز در کل جهان اسلام از همه مذاهب منتشر شده است. رژیم‌های وابسته به آمریکا و غرب در منطقه اسلامی فرسوده شده‌اند و دیگر برای ما کارکرد ندارند. ما باید خودمان این‌ها را یک جوری عوض‌شان کنیم و الا دیگر نمی‌توانیم این‌ها را حفظ کنیم. و حتی من احتمال می‌دهم که این‌ها در آینده مجبور بشوند حتی در عربستان یک رژیم سکولار شبه دموکرات بیاورند! من حتی این احتمال را می‌دهم یعنی این جریان وهابیت تا وقتی برای این‌ها استفاده دارد که علیه اسلام و مسلمین دارد مصرف می‌شود اگر یک لحظه‌ای رسید که دیگر این مصرف ندارد و شکست خورد و مصرف نداشت این‌ها حتی حاضر هستند مکه و مدینه را... مثل واتیکان در ایتالیا چطوری است که جامعه و حکومت سکولار یک واتیکان مذهبی محدود،‌ حتی من احتمال می‌دهم که در آینده حاضر بشوند مکه و مدینه به این شکل بشود یعنی ریاض و جدّه کاملاً سکولار و غربی ظاهری باشد و حجاب همین ظاهری را هم که بعضی‌ها دارند برطرف بشود فقط بگویند مکه و مدینه و شهرهای مذهبی یک دموکراسی قلابی سکولار غربی، این احتمال را هم حتی می‌دهم اگر شکست‌هایشان ادامه پیدا کند و ببینند مجبور هستند بین حفظ وهابی‌ها و آل سعود یا حفظ منافع خودشان در منطقه یکی را انتخاب کنند. بعد هم آن‌هایی که نفت داشتند گفتند نفت در برابر مدرنیته! شعارشان این بود در واقع یعنی غارت بود، گفت می‌خواهید مدرن بشوید نفت‌تان را بدهید مدرن‌تان می‌کنیم! ته مدرنیته‌شان هم شده همین پاساژساری‌ها! چندتا خیابان اصلی را آباد کن ولی 5تا خیابان آن‌طرف برو ببین دارند از گرسنگی دارند می‌میرند و فاصله طبقاتی زیاد است و نظام برده‌داری کاملاً حاکم است بخصوص این برده‌هایی که از بنگلادش و فیلیپین و افغانستان و شرق آسیا می‌آورند هم کنیز جنسی‌شان است هم برده کاری‌شان است که الآن چون عربستان مشکل اقتصادی پیدا کرده ده‌ها هزار نفر از این‌ها را اخراج کرد یا حقوق‌شان را قطع کردند این هم اولین بار است که دارد در عربستان اتفاق می‌افتد با این ولخرجی‌هایی که برای گسترش تروریزم کردند و میلیاردها دلار پولی را که برای حفظ رژیم اسرائیل و منطقه، مصر و اردن، کمک به تروریزم در عراق، سوریه، در یمن در افغانستان، پاکستان، لبنان که جلوی ما صف ببندند حالا دیگر الآن برای اولین بار عربستان به نظرم 10- 15 میلیارد دلار همین چند ماه پیش قرض گرفت و دارد قرض می‌گیرد و برایش پولی نمانده است و در آینده اگر این‌ها به همین روش پیش بروند اقتصاد نفتی این‌ها یکی دو سالی است خیلی عمر نمی‌کند و قیمت‌های نفت پایین بماند دیگر نمی‌توانند. قبل از انقلاب ما تهش این بوده است. بلوک شرق بعد از فروپاشی شوروی اصلا متلاشی شد و تکه تکه شد و بخشی از آن در دام ابزار سلطه غرب افتاد این‌ها گفتند ما در آفریقا که احساس خطری نمی‌کردیم و نمی‌کنیم آفریقای غیر اسلامی! یعنی غرب آفریقا،‌ بخشی از مرکز جنوب آفریقا. از طرف بلوک شرق و اروپای شرقی کشورهایی که سابق با شوروی بودند احساس خطر نمی‌کنند مسئله روسیه و چین را به عنوان دوتا تهدید، روسیه بیشتر نظامی و چین بیشتر اقتصادی این دوتا را فقط ملاحظه می‌کنند غیر از آن تنها اسم سومی که می‌برند ایران است نه فقط به عنوان کشور ایران به عنوان ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران، یعنی این ایرانی که این‌ها می‌گویند ناسیونالیزم ایرانی نیست گرچه ما یک ناسیونالیزم سومی هم داریم ملی‌گرایی سومی هم داریم که آن ملی‌گرایی انقلاب اسلامی بود. این ملی‌گرایی 1) نژادپرستانه نیست. 2) لائیک و غیر اسلامی نیست. 3) در جهت تحقیر سایر ملت‌ها و نژاد نیست. 4) ضد استعماری است. همان شعار "ما می‌توانیم". تمدن‌سازی مجدد ایرانی اسلامی جنبه مثبت دارد نه جنبه منفی. اتفاقاً ملی‌گرای صادق، همین جریان اسلامی بود. چون تنها دورانی که جنگی در ایران شده و یک میلی‌متر از خاک ایران جدا نشد جنگی بود که اسلام‌گراها کردند. این خاک ایران بچه‌های اسلام‌گرا حفظ کردند نه ملی‌گرا. امروز ملیت ایرانی زیر سایه اسلام این عزت را در جهان پیدا کرد که ایران را همه جا به احترام می‌شناسند و من هرجای دنیا رفتم این را می‌بینم نخبگان و روشنفکران، ملت‌ها حتی مخالفین، حتی دشمنان ما احترام می‌گذارند.

ببینید دوستان کل عرایض من این بود که معادلات جهانی در عرصه قدرت و سیاست، هم در عرصه اقتصاد، هم در عرصه مذهب و فرهنگ، کلاً بعد از انقلاب ما در این 30- 40 سال تغییر کرده است و شما در دوره تغییر متولد و بزرگ شدید. شما الآن در دوره قبل از تغییر را لمس نکردید نمی‌فهمید که الآن چه در دست شماست. می‌خواهم بگویم خیلی قدر آن را ندارید به لحاظ نظری ممکن است بدانید اما به لحاظ تجربی نمی‌دانید که ایران چه بود و چه شد؟ اسلام و دین چه بود و چه شد؟ تشیّع چه بود و چه شد؟ از آن طرف آمریکا چه بوده و چه شده؟ اسرائیل چه بوده و چه شده است؟ وضعیت جهان تغییر کرد. آن بلوک شرق، آن آفریقا، آن آمریکای لاتین، خود اروپا،‌ خاور دور هم که به عنوان نماد این‌ها بعد از جنگ دوم، وقتی که کره جنوبی و ژاپن و تایلند را گرفتند و گفتند یک اقتصادی نشان بدهیم تا همین آخر هم می‌گفتند ببینید هرکس نوکر آمریکا بشود مثل ژاپن می‌شود، کره جنوبی را ببین، کره شمالی را هم ببین. کره شمالی کمونیستی است کره جنوبی سرمایه‌داری است. خب واقعیت قضیه این بود که شما در شرق آسیا چیزی به نام اقتصاد آبکی کاریکاتوری غرب دارید یک اقتصاد مستقلی نیست کاملاً آسیب‌پذیر، مونتاژکار، سرمایه برای کمپانی‌های غربی است، چندتا شهر ساختند نسخه‌های ارزان دست دوم از چند شهر غربی دیگر. در واقع این‌ها زباله‌دان سرمایه‌داری غرب است. همین مارتین محمد که تازه موفق‌ترین و مسلمان‌ترین نمونه این قضیه بود یک وقتی آمده بود ایران گفته بود، 10 سال پیش بود، گفت ما یک لحظه‌ای داشتیم فکر می‌کردیم و باورمان می‌آمد که واقعاً اقتصاد پویای مستقلی داریم و دست خودمان است. یک لحظه دیدیم که کمپانی‌های سرمایه‌داری صهیونیستی آمریکا و دو- سه‌تا کشور غربی بورس‌هایشان اراده کردند ما را زمین زدند یک شب تا صبحی ما روی هوا رفتیم خودِ مارتین محمد گفت. و بعد ایشان می‌گوید من آن‌جا فهمیدم که این رشد ما کاریکاتوری و آبکی است. هیچ استقلالی ما در آن نداریم صوری است یک مقدار ظاهرسازی است البته من نمی‌خواهم ارزش آن را پایین بیاوریم. دو- سه‌تا کشور است که در جهان اسلام الآن اسم می‌برند ایران و ترکیه و مالزی را اسم می‌برند و می‌گویند این‌ها کشورهای اسلامی هستند که از نظر اقتصادی و علمی یک کم پیشرفت کرده است غیر از این 3- 4تا تقریباً از کسی اسم نمی‌برند. همین‌ها هم می‌خواهم عرض کنم که روشن بشود واقعیت قضیه چیست؟ به لحاظ فرهنگی تا 30 سال پیش در همین اندونزی،‌ مالزی، شرق آسیا اسم فلسطین را کسی نمی‌دانست و اصلاً نمی‌دانست که فلسطین کجاست. الآن آرمان قدس همه جای جهان اسلام است همین شرق آسیا می‌روید مردم سیاسی شدند می‌دانند پیگیری می‌کنند  این‌ها هم آثار انقلاب اسلامی است یعنی ببینید سرخوردگی از غرب، امید مجدد به اسلام، این‌ها هسته مرکزی است مشکلی که این‌ها اسمش را می‌گذارند مشکل اعراب و مشکل جهان اسلام، مشکل خاورمیانه، به اسم نوگرایی، غرب‌زدگی و آمریکاپرستی رایج شد و بعد ترس از غرب، می‌گوید در این 60-70 سال ترس از غرب، جهان اسلام را فلج کرد و تمدن عرب را یعنی تمدن اسلامی را فلج کرد. همه به این نتیجه رسیدند که ما نمی‌توانیم! بعد می‌پرسد این خاورمیانه‌ای که مدام آرزوی نوگرایی و پیشرفت با کپی‌برداری از کشورهای غربی بود حالا چرا این‌ها را رد می‌کنند؟ چه شده است؟ چرا به ما می‌گویند نه؟ چرا نخبگان و روشنفکران‌شان هم با ما مخالف شدند؟ در حالی که این‌ها در دانشگاه‌های ما تربیت شدند. اگر در دانشگاه‌های کشورهای خودشان بود بر اساس مدل ما این‌ها تربیت شدند چطوری شده که روشنفکران و دانشگاهیان‌شان هم مذهبی و ضد آمریکایی و ضد غرب شدند. چطوری شده که حتی این‌هایی که در آمریکا و اروپا متولد شدند نسل قبل و نسل قبل‌ترشان جزو بردگان و اسرا بودند و نسل بعدشان مهاجرین بودند و این نسل سوم‌شان گفتیم ما این‌ها نوچه‌های خودمان هستند اما از بین این‌ها هزاران دختر و پسر که تا دیروز توی دیسکو، دوست دختر و دوست پسر و عرق‌فروشی بودند حالا پسر دومن ریش می‌گذارد و دختر هم حجاب می‌گذارد می‌خواهند بیایند خلافت اسلامی برگزار کنند و عملیات انتحاری می‌کنند! چه شده است؟ انقلاب اسلامی شده. اسلام مد شده، دین دِمده شده بود سمبل ارتجاع بود امروز دین و اسلام در تمام جهان مد شده است. یک زمانی ما کوکاکولا و مک‌دونالد را به عنوان نماد آمریکا و این که آمریکا مرکز دنیاست در همه جای دنیا گذاشتیم و هر کدام این‌ها پرچم ما بود، صحبت از یک نوشابه و ساندویچ نبود. حاکمیت کاپیتالیزم جهانی، جهانی شدن فرهنگ مصرف‌گرایی آمریکایی بود و غیر قابل مقاومت. حتی یک جنبه روشنفکرانه و انقلابی هم داشت بخصوص در کشورهای بلوک شرق و کشورهای عقب افتاده. اما چه شد که مهندسان، نخبگان، ارتشیان و دیوانسالاران کشورهای مسلمان که همه‌شان هم در اروپا، انگلیس و فرانسه و بعد آمریکا آرزو می‌کردند و مسابقه می‌گذاشتند می‌آمدند این‌جا درس می‌خواندند و از ما مدل برمی‌داشتند و بعد آمریکا چه شده که حالا همه‌شان ضد آمریکایی و ضد غربی شده‌اند؟ چه شده که همه دنبال خلافت اسلامی و حکومت اسلامی هستند؟ چه اتفاقی افتاد که هژمونی غرب در جهان اسلام تبدیل شده به هژمونی اسلام حتی در جهان غرب؟ یعنی چه شده که ما در کشورهای اروپایی مجبوریم حجاب را ممنوع کنیم یعنی بی‌حجابی را تحمیل و اجباری کنیم. قبلاً بی‌حجابی به اروپا و به ترکیه و بعد به ایران آمده است حالا موج نهضت حجاب از ایران به ترکیه آمد و بعد دوباره به اروپا آمده است. دوستان قضیه این است که خودشان معترف هستند معادلات عوض شده، خودشان دارند می‌گویند تنها دموکراسی واقعی در منطقه و در جهان اسلام ایران است هیچ جا دموکراسی واقعی نیست فقط ایران است که واقعاً به آراء مردم رجوع می‌کنند. می‌گویند جهان عرب این‌قدر باز و بی‌دفاع هست که با موج‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ما تحت عنوان جهانی شدن مختل بشود ولی آن‌قدر باز و منعطف نیست که بتواند با این موج همراه بشود و واقعاً یک پیشرفت علمی و اقتصادی در جهان عرب اتفاق بیفتد. این‌ها به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند ما نمی‌توانیم! می‌گویند مدرنیته بین عرب‌ها یعنی کالای بیشتر برای خرید. صحبت از تولید علم و تولید قدرت، تولید ثروت نیست. دلارهای نفتی داشته باش هی جنس‌های غربی بخر و بیاور! هیچ محصولی در کشورهای عربی تولید نمی‌شود همه چیز را دارند از ما و از غرب وارد می‌کنند. رژیم‌های عرب و وابسته به ما سرکوب‌ترین کشورها و رژیم‌ها بودند از مردم‌شان فاصله گرفتند لذا بنیادگرایی اسلامی مدرن متولد شد. فرق آن با بنیادگرایی سنتی این بود که بنیادگرایی سنتی مذهبی‌های سنتی بودند که خیلی با علم و تکنولوژی و ایدئولوژی‌های جدید آشنا نبودند و مهارت‌های جدید نداشتند در همان گوشه مسجدها و روستاهایشان می‌رفتند و برای یک اقلیتی در حاشیه جامعه موعظه می‌کردند. اما بنیادگرایی اسلامی مدرن که بعد از انقلاب ایران همه جا دارند تولید مثل می‌کنند این‌ها با ایدئولوژی‌های جدید، با تکنولوژی جدید، همه این‌ها کاملاً آشنا هستند متخصص هستند و همه این ابزار مدرنی که غرب علیه این‌ها به کار برده حالا این‌ها دارند علیه غرب به کار می‌برند. همین مسئله هسته‌ای، موشک و این‌طور مباحث را مثال می‌زنند که روی ایران این‌قدر حساس هستند می‌گویند این‌ها خط‌شکنان جهان اسلام هستند این‌ که بروند بقیه هم می‌آیند. یعنی مرحله جدید تمدن‌سازی اسلامی همه جا اتفاق می‌افتد از جمله بین اعراب. این‌ها دوباره آمدند به مردم مسلمان هدف دادند مردم بی‌هدف شده بودند یک مفهومی از معنا دادند زندگی را برایشان معنادار کردند. به مردم و تمام مسلمین زبان اعتراض آموختند مسلمین را به مشارکت خواندند و برای آینده وعده دادند و از سرگردانی و ابتذال و یأس ملت‌های مسلمان عرب و غیر عرب کاستند. این حرکت انقلاب اسلامی بود.

ما چون در جهان اسلام و جهان اعراب راه‌های اعتراض را بسته بودیم فقط مساجد مانده بود، مساجد را دست‌کم گرفتیم آخوندهایشان را دست‌کم گرفتیم و همین مساجد کانون مبارزه شد و بنیادگراهای اسلامی اول در ایران و بعد از حزب‌الله تا حماس تا اخوان و دیگران، بعد رفتند سراغ خدمات اجتماعی و کمک‌های درمانی، ‌مشاوره، مسکن موقت و NGOهای مذهبی تشکیل دادند و به خدمت کردن مردم و فقرا رفتند و متأسفانه در خاورمیانه‌ای که تحت سلطه غرب بود نه آن‌جا جامعه مدنی ایجاد کردیم و نه اجازه دادیم ایجاد بشود عملاً بنیادگراهای مذهبی نقش جامعه مدنی را در این کشورها بازی کردند و چیزی علیه خود ما شدند و ما را تهدید کردند. سوسیالیزم امتحانش را داده بود و با خودش در کشورهای چپ دیوان‌سالاری و رکود اقتصادی آورد. در جهان عرب شعار سوسیالیستی اتحاد عربی و استقلال ناصری، بعد شکست خورد. خود ناصر از غصه دق کرد و فلسطین تقسیم شد و کوچک‌تر شد و اسرائیل بزرگ‌تر شد. در کشورهای عربی چندتا جمهوری که با کودتا آمدند همه ارثی شد! دیکتاتوری چپ ناسیونالیستی شد. اقتصاد این کشورهایی که تحت سلطه غرب در جهان اسلام و عرب بودند نتوانست اشتباهات دیوان‌سالاری را تعدیل کند برنامه‌ریزی مرکزی نتوانست اقتصاد این‌ها را پویا کند- این‌ها عین تعابیرشان است که دارم عرض می‌کنم- جنبش عدم تعهد که قرار بود نه شرقی و نه غربی باشند عمدتاً رهبران‌شان شوروی‌گرایانه و چپ شدند و بقیه‌شان هم غربی و وابسته به غرب بودند در واقع نه شرقی نه غربی، هم شرقی شد و هم غربی. ما شعارهای مدرن و سکولار مثل اشتغال زنان و هنرمندان، روزنامه‌نگاران دادیم و همه جا اتفاقاً این‌ها را – جزو آن‌هایی که در مسیر ما بودند – را سرکوب کردیم. کاری کردیم که در مصری که مظهر تمدن عربی اسلامی بود در مصر تحت قدرت ما، در سال، حداکثر 380تا کتاب چاپ بشود. مصری که مرکز عرب بود حاشیه شد. نفت، خلیجی‌ها را ثروتمند و خودخواه کرد و یک طبقه تازه‌ای از اعراب ثروتمند غرب‌زده فاسد تربیت شدند که ملت‌های خودشان این‌ها را نه به عنوان عرب و نه به عنوان مسلمان قبول ندارند. حکومت‌های عربی به مردم‌شان وعده دادند وقتی که تحت سلطه غرب بودند که ما شما را مرفه می‌کنیم مرفه نفتی! رفاه نفتی می‌آوریم ولی به جایش بگذارید ما حکومت کنیم حتی نتوانستند مثل آن‌هایی که در آمریکا تحت عنوان مدرنیزم و لیبرالیزم آمریکایی شعار می‌دادند مالیات ندهید دخالت هم نکنید این‌ها حتی جرأت نداشتند همین شعارها را هم به کار ببرند. یعنی از لیبرالیزم هم مادون انقلابی‌تر. لیبرالیزمی که اساساً و ذاتاً ضد انقلاب است. و نتیجتاً آنچه که ما می‌گوییم در غرب مدرنیته را بوجود آورد یعنی بازار آزاد، دموکراسی، احزاب، حکومت قانون، مسئولیت‌پذیری، حتی حاضر نشدیم نوع نیمه قلابی‌اش را در جهان اسلام و جهان عرب برقرار کنیم یا اجازه بدهیم برقرار بشود. همه این‌ها توی کتاب‌ها برای این که علوم سیاسی سکولار را ترویج بدهیم هست و الا ما هیچ‌جا به این‌ها عمل نکردیم حالا می‌خواهند این معضل بزرگی که با دست خودشان ایجاد شد این معادله و بغرنج را با کمک ملانصرالدین حل کنند! مسئله منطقه و جهان اسلام این است. و اتفاقاتی که بعد از انقلاب ما افتاده و الآن ما درست در یک نقطه حساس هستیم که سرنوشت جهان اسلام و جهان دارد تعیین می‌شود. همه الآن دارند می‌گویند مرکز جهان همین غرب آسیاست، به قول آن‌ها خاورمیانه است و مرکز این منطقه، مرکز اصلی تصمیم‌گیری آن انقلاب اسلامی ایران است و هیچ کدام از مسائل دیگر از افغانستان و پاکستان، تا یمن، تا فلسطین و لبنان، تا مصر و شمال آفریقا، تا عراق و سوریه، حتی ترکیه، این‌ها دیگر بدون همکاری و موافقت ایران و انقلاب اسلامی قابل حل نیست و دیگر مطلقا قابل بازگشت به گذشته نیست. ما این نما را بدانیم و بدانیم که تعمیق مبانی انقلاب در منطقه و جهان اسلام به چه معنا لازم و به چه معنا ممکن است.



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha